سداد

أَعِینونی بِورعٍ و اجتهاد و عِفَّة و سداد

سداد

أَعِینونی بِورعٍ و اجتهاد و عِفَّة و سداد

نظرات حاوی پیام تبلیغی منتشر نمی شود...

سداد

دلم تنگ این بهشت شده ...

فرماندهـ منــــ

...

#کار_تشکیلاتی

حواستان باشد؛ انشعاب و انشقاق و دو دسته شدن خطرناک است؛ یکی به خاطر یک فکری از مجموعه ای جدا بشود، باز یکی دیگر از آن طرف به خاطر یک فکر دیگر جدا بشود؛ در حالیکه این فکرها ممکن است درست هم باشد، اما آنقدر اهمیت نداشته باشد که انسان این یکپارچگی را بخاطر آن به هم بزند.

بنده عرض کردم اتحاد ملی، خب، اتحاد ملی برای شما دانشجویان بسیجی از همین بسیج خودتان شروع می شود: اتحاد سازمانی و تشکیلاتی.

نگذارید شما را تکه تکه و پاره پاره کنند.

31/02/1386

" "

عشق نـوشتـــ

...

...

یکـ دوست جدید

نام کتاب: ارتش سری روشنفکران

نویسنده: پیام فضلی نژاد

ناشر: کیهان

لینک خریــد:

از اینجا بخرید...

معرفی کتاب:

فضلی نژاد در این کتاب بیشتر به روایت تاریخ اندیشه سیاسی در ایران معاصر و «نسبت علوم انسانی و مترجمان سکولار با براندازی نرم» می‌پردازد و در ضمن یک روایت تاریخی، مفاهیمی مانند «فروپاشی ایدئولوژیک» و «جاسوسی آکادمیک» را شرح می‌دهد. جدیدترین اسناد جاسوسی فیلسوفان یهودی مانند سِرآیزایا برلین، سِرهانا آرنت، سِرکارل پوپر، لشک کولاکوفسکی، هربرت مارکوزه یا متفکرانی مانند برتراند راسل، جان دیویی و ریچارد رورتی برای سرویس‌های جاسوسی غرب در این کتاب ارائه شده است. مترجمان سکولار از عزت‌الله فولادوند تا محسن ثلاثی یا ناشران وابسته مانند همایون صنعتی‌زاده و احسان یارشاطر از دیگر سوژه‌های نویسنده هستند؛ و پیوندهای این فیلسوفان یهودی و مترجمان سکولار با چهره‌های «روشنفکری دینی» مانند «عبدالکریم سروش» و «سیدمحمد خاتمی» و «مصطفی ملکیان» شرح داده است.

در بخشی از همچنین:

کتاب «ارتش سری روشنفکران» شامل 4 فصل با عناوین «درآمد: جاسوسان در تهران»، «فصل اول: علوم انسانی؛ الهیات جنگ نرم»، «فصل دوم: فیلسوفان یهودی و مترجمان سکولار»، «فصل سوم:سکولاریسم مقدس آمریکایی» و «فصل چهارم: سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری» است. پس از فصل چهارم، رساله‌ای 55 صفحه‌ای با نام «امام جنگ عقیده» چاپ شده که روایت‌گر تحلیل امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون «غرب‌شناسی»، «علم غربی»، «علوم انسانی»، «دانشگاه»، «معنای روشنفکری» و... است. کتاب «ارتش سری روشنفکران» در بخش «به روایت تصویر» شامل بیش از 100 سند، تصویر و کلیشه مطبوعاتی است و برای اولین‌بار در آن نامه‌های دست‌نویس از «احمد اشرف» (تحلیلگر CIA) خطاب به «عباس عبدی» و نامه «علیرضا نوری‌زاده» (جاسوس MI6) خطاب به «محمدعلی ابطحی» به همراه دست‌خط‌ها و اسنادی مانند مکاتبات حاج «حسین شریعتمداری» با پرفسور «حامد الگار» (استاد دانشگاه برکلی) به چاپ رسیده است. بخش «به روایت تصویر کتاب» شامل 50 صفحه است که ذیل هر عکس و سند و دست‌خط، توضیحات و شناسه‌های آن آمده و خوانند از هر عکس به صفحه مربوط به بحث در متن کتاب ارجاع می‌شود.

پربیننده ترین مطالب

طلبه باید دانش جو باشد!

دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۳۰ ب.ظ

یادم میاد اون روزی را که با هم کنار حوض مدرسه شان

گه شاید ده پانزده تایی ماهی در آن بود ایستاده بودیم...

 

ماهی

 

رو کرد بهم و گفت: این ماهی ها رو می بینی!؟

اینا را روز اولی که آوردن ریختنشون توی آب این حوض، این شکلی نبودنا!

گفتم: چه شکلی بودن مگه!؟

با یه حس خسته و ناراحتی گفت: اون روزهای اول این طفلیا خیلی شاداب تر پر تحرک تر از این روزهاشون بودن؛ ولی این روزها دیگه خیلی کنفت شدن! گوشه گیر! بی تحرک! همیشه میرن یه گوشه ی حوض و دور خودشون جمع می شوند! دیگه زیاد تحرک ندارند! با هم بازی نمی کنند!

 

گفت: می دونی چرا اینطور شدند!؟

گفتم: نمی دونم والا! شاید بخاطر آب شون باشه!

 

یه چیزی گفت؛ به عمق دردش پی بردم!

گفت: نه بخاطر آب نیست؛ اینا چون اومدن توی این حوض، توی حوزه ی علمیه، در کنار طلبه ها، روحیه و رفتار این طلبه ها روی این طفلی های زبون بسته هم تأثیر گذاشت! کم کم گوشه گیر شدن! بی تحرک شدن! دیگه شاداب و سر زنده نیستند!

کم کم داشت بغضش می گرفت؛ گفت: دقیقاً مثل من، مثل دوستام، که وقتی پایه ی یک بودیم؛ پرتحرک و شاداب و جسور بودیم؛یه عالمه آرزو داشتیم، هدف های بزرگ داشتیم،  ولی الان...

ولی الان دیگه هیچ کدوم از اون آرزو ها واسمون نمونده! دیگه هیچ هدف بزرگی نداریم...

نه اینکه نداشته باشیما! کم کم آب رفت!

 

پایه یک که بودیم به یه عالمه آرزوها و هدف های بزرگ!

پایه دو اون آرزوها و هدف هامون کمی کمتر و کوچک تر شدن!

پایه سه کمتر

پایه چهار کمتر و کمتر

و ... الان که پایه ششمون تمام شده؛ من و این رفقام، هیچ کدوم دیگه اون نشاطی که پایه ی یک داشتیم نداریم...

اون آرزوها و هدف های بزرگ که عالمی را زیر و رو میکرد الان تقلیل یافته به یک منبر رفتن یک محرابی پیدا کردن و دو دستی چسبیدن که نکنه همون رو هم از دستش بدیم...!

 

گفت: ای کاش فضای حوزه ها هم مثل فضای دانشگاه بود! پر از انرژی، پر از نشاط، پر تحرک؛ اونجا پله پله که بالاتر میرن، هدف هاشون هم پله به پله بزرگ تر میشه؛ و آرزوهاشون بلندتر از قبل!

ولی اینجا بر عکسه... هر گام و پله ای که بالا میری، یه کم از آرمان هات عقب میکشی!

 

حوزه علمیه

 

دست کرد توی کیفش و برگه هایی رو در آورد که با ماژیک اکثرشون رو رنگی کرده بود و زیر شون خط کشیده بود و کناره های کاغد رو با خودکار پر از نوشته کرده بود؛ یکی رو داد دستم و انگشتش رو گذاشت سر یکی از خط ها و گفت این رو بخون!

نوشته بود: "از پیشنهاد هایی که بنده در طول این سال ها درباره حوزه علمیه کردم؛ چه در مجامع عام که با طلاب و فضلا و مدرسین جلسه داشتیم و صدها و گاهی هزارها نفر در اون شرکت داشتند، و چه در جلسات کوچک و خصوصی تر که با بعضی مسئولین حوزه یا بزرگان حوزه یا مراجع یا فضلا داشتیم، که پینشهاد هایی مطرح شده و گفته شده؛ خیلی هاش تا حالا تحقق پیدا نکرده."!

 

یه برگ دیگه داد دستم گفت اینجا رو هم بخون!

نوشته بود: "یک موجودی را فرض کنید که تن به تحول ندهد، از یکی دو حال خارج نیست: یا خواهد مُرد یا منزوی خواهد شد. یا در غوغای اوضاع تحول یافته مجال زندگی پیدا نمی کند، زیر دست و پا له می شود، از بین می رود یا اگر زنده بماند منزوی خواهد شد."

 

بعد رو کرد بهم و گفت اینا همشون صحبت های حضرت آقا با طلبه هاست؛ حالا جواب سوالت رو گرفتی!؟ فهمیدی چرا حضرت آقا هر ساله دانشجو ها رو جمع میکنه و یه جلسه ی پنج شش ساعته باهاشون میگره و باهاشون افطار میکنه؛ ولی با طلبه ها نه!؟

 

دستم رو گرفت برد پشت پنجره ی یکی از کلاس هاشون؛ گفت نگاه کن! توی حوزه توی تمام کلاس ها و دفترها عکس آقا و امام را اون بالاسرشون به دیوارها زدن؛ ولی فقط در همبن حد و یه عکس زدنه! همین و بس...

 

گفت به نظرت آقا به چه امیدی باید با طلبه ها جلسه بگیرن!؟ چرا باید وقت خودشون رو اینطور تلف کنن!؟ وقتی که میگن خیلی از پیشنهایی که شده هیچ کدوم عملیاتی نشده! ولی با دانشجو ها هم همینطوره!؟ یا اینکه بعد از جلسه شون با آقا گروه ها وتشکل ها یک به یک جلسه میگیرن که چکار کنیم صحبت ها و خواسته ها و مطالبات آقا رو زمین نمونه!؟

 

و من همینطور فقط نگاهم به دهانش مونده بود و به بغضی که داشت خفه اش میکرد ولی خودش را سفت و محکم جلوی من نگه داشته بود که اشک هاش جاری نشه...

 

نظرات  (۳۶)

۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۷:۴۵ یوسف سعادتی
سلام
آقا به یک نگاه به تمام جوانان نگاه میکنه اگه بیشتر از دانشجویان هوای طلاب را نگاه نمی داره کمتر از اونا هم دستشون را نمی گیره و راهنمایی نمی کنه!!!
پاسخ:
سلام

بله؛ برای آقا جانمان همه عزیزن! همه رو راهنمایی میکنن! ولی در حوزه ها، اینطور بگم شاید بهتر باشه، عمل به صحبت و راهنمایی های آقا یه کم، بیش از حد کم رنگه!
۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۷:۴۶ یوسف سعادتی
در ضمن آخوند باید روحانی باشد!!!
پاسخ:
ممنون از حضورتون

و اگر روحانی نباشد
پس چه باشد!!؟

باید باشد...
۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۷:۴۹ منور الفکر
طلبه و دانشجو باید دانش جو باشند هردو
---
من این ناامیدی و این اطلاق تام رو قبول ندارم..اگر واقعا اینطور فکر میکنن اون جناب طلبه پایه شش تمام..من واقعا متاسفم..
--
امسال آقا فرمودن رشد شتاب علمی کم شده..به ماها دانشجوها گفتن..هرسال ده هزار بار میگن کرسی آزاد اندیشی..میگن بصیرت سیاسی.میگن آرمان خواهی.عدالت طلبی.میگن کلام خوانی.میگن تاریخ دانی.میگن کارجهادی.اسلامی سازی علوم انسانی.میگن اسلامی سازی دانشگاه.میگن نهج البلاغه و صحیفه.میگن معنویت..میگن خیلی حرفارو به ما که یا مدیر اهلش نیست.یا دانشجو پی اش نیست.یا هردو غافلن
آواز دهل از دور خوش است برادرمن..از دور..بقولی بیرونمون ملت کشته.تومون خودمونو سوزونده
هدف و رمانی که هر ترم و هرمقطع قد میکشه و تهش میشه رفتن از ممکلت به چه درد کی خورده؟
مگه همون منبر ومحراب و حجره درس کم چیزیه؟
امام از کجا اومد؟از کجا شروع کرد؟امام تا آخرشم روی همو منبرش بود که همه دنیارو تکون داد
منبرشماست که کرسی پیامبر(ص) بوده و کرسی باقر(ع) علوم و صادق(ع) مذهب-
--
مشکلتون فقط ناامیدیتونه
وگرنه سالهاست داریم جون میکنیم به اساتیدمون یاد بدیم سیستم علم واقعی سیستم اجتهاد و ان قلت آوردنهای حوزه است.طلبه های صفر با مراجع!

آقا اگه دیداراش با طلاب به زیادی دانشجوها نیست.چون دانشگاه ما هنوز اسلمی نیست.چون توی ب بسم الله موندیم.چون دارن مارو بزرگ میکنن..
ولی حوزه قدمهای اولو فی الذات داره
باید تلاش کنید فقط جا نمونید از باقی..
این تومور هرکه خانی برای خودش بودن مقابل آقا توی حوزه حل بشه.همه چی رو روی غلتک میوفته ان شالله

ماهی ها هرچند بیصدا میمیرند ولی عاشق هم میشوند...
پاسخ:
حضرت آقا صحبت هاشون با دانشجوهاشون رو در دیدار با دانشجویان عزیز مطرح کردن!
و صحبت هاشون با دولت مردان رو در دیدار با جنابانشان مطرح کردند...

طبق گفته شما
دانشجویان ما تزها و روش های مطالعاتی شون با تغییر دولت ها تغییر میکنه!؟ درسته!؟
یا اینکه دانشجو همون دانشجو هست؛ منتها سیاسی کاری ها و سیاست گذاری های غلط دولت ها باعث رشد و کند شدن سرعت میشه!؟

....

معنویت، کار جهادی، آرمان خواهی، عدالت اینا توی حوزه رو به افول هستش! اما در دانشگاه تازه جرقه خورده، و اماده با سرعت گرفتنه! که حتی در برخی موارد سرعت قابل ملاحظه ای هم گرفته...
کرسی های آزاد اندیشی اگه چه اونطور که آقا می خواستن نشده هنوز؛ ولی توی حوزه همون هم نبوده و نیست!
.....

"آواز دهل از دور خوش است برادرمن..از دور..بقولی بیرونمون ملت کشته.تومون خودمونو سوزونده"
این موردتون دقیقا در مورد حوزه هم صدق میکنه و شاید خیلی بیشتر از دانشگاه
.........

"مگه همون منبر ومحراب و حجره درس کم چیزیه؟"
نه منبر و محراب کم چیزی نیست! بر منکرش لعنت! این متن به دنبال حداکثری هاست نه حداقلی ها...
طلبه ای که هدفش گرفتن و پیدا کردن یه محراب و منبر باشه، چی از توش در میاد به نظرتون!؟
خدا می دونه اون محراب چی میشه! اصلا کی قراره پای اون منبر بشینه!؟ اصلا کسی میشنه!؟ جوان یا پیر!؟ چه تعداد!؟
چی قرار از روی اون منبر تزریق بشه توی ذهن مردم!!؟؟

اما

طلبه ای که هدفش تمدن سازی باشه و مقدمه سازی ظهور؛ طلبه ای که جهانی فکر میکنه و جهانی کار میکنه
اون موقع محراب و منبر واسش میشه یه وسیله ای برای مقدمه چینی ها و مقدمه سازی ها برای اون هدف بزرگ
میشه بگین هدف امام چی بود
چطور می اندیشیدند
در پی چه چیزی بودند
و برای آن چه کردند!؟

طلاب و روحانیون ما هر کدوم باید یه امام بالقوه باشند
دوست ما هرگز ناامید نیستند؛ که بسیار هم امیدوارانه دارند حرکت میکنن
اما دارند می سوزند؛ از استعداد هایی که داره میسوزه و نابود میشه...

........

این متن هرگز نمی خواست حوزه رو زیر سوال ببره!
گفتم، به دنبال حداکثری ها ست
درسته اکثر طلاب دارند پاسوز سیاست گذاری های غلط حوزه میشن؛ ولی هستن طلابی که با جان و دلشون ایستادن پای آرمان هاشون و هرگز کوتاه نمیان!

..........

صحبت تون در رابطه با دیدار آقا با دانشجویان قابل قبوله
ولی به عنوان یک دلیل ناقصه
نه یک دلیل تامه!
جانا سخن از زبان ما میگویی...فیض بردیم
پاسخ:
قبول باشه پس!!!
:)
۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۰۳ منور الفکر
باید مایه بذارن اون دوستتون..تا اونجا که حجره بهشون ندن..سرکلاس کنارشون نشینن..جواب سلام های واجبشو ندن..از لیوانش آب نخورن..که تا پای تکفیرش برن...باید نگاتون به امام باشه..باید نرسیده به 40 سالگی محاسنتون برفی بشه...

مجاهدت برای دین خدا هزینه دادن میخواد..فاستقم کما امرت میخواد...

وقتی به جای امام چشمتون به ماهی لجن خور کف حوض باشه..چی میشه؟؟
 از دوستتون بپرسید...
پاسخ:
بله چشم طلبه باید به امام و امثال امام باشه

ولی در حوزه ی فعلی امامی وجود ندارد

و یا اگه وجود داشته باشه؛ نسخه ی بدل امام هست؛ نه نسخه ی اصلی امام

امام آنگونه که می خواهند هست، نه آنگونه که بود...

۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۴ منور الفکر
جای این کاغذهای گفته های آقا توی جیب قبا و لباده و دشداشه دوستان طلبه نیست
اینهارو آقا گفتن..از دوستتون بپرسید چقدر حرفهای آقا رو هرجا توی این حوزه نشستن و پاشدن تکرار کردن؟ مطالبه کردن؟ جمع های بزرگ و کوچیک ،تخصصی و عمومی؟
آقا کسیه که از 15 سالگی توی قنوتهاش اللهم اجعلنی مجدد دینک و محیی شریعتک میخونده
کسی که توی قطار زمان طاغوت بخاطر توقف نکردن و نماز خوندن، خودشو از پنجره قطار درحال حرکت بیرون پرت میکرده..
بله.آقا خیلی کارا کردن و چقدر امید دارن که شماها هم...بعد شماها اینقدر خسته و ناامید و قهر...من واقعا ناراحت شدم ازین پست..به دوست محترمتون بگید اینارو

پاسخ:

اللهم اجعلنی مجدد دینک و محیی شریعتک


۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۶ منور الفکر
جای این کاغذهای گفته های آقا توی جیب قبا و لباده و دشداشه دوستان طلبه نیست
اینهارو آقا گفتن..از دوستتون بپرسید چقدر حرفهای آقا رو هرجا توی این حوزه نشستن و پاشدن تکرار کردن؟ مطالبه کردن؟ جمع های بزرگ و کوچیک ،تخصصی و عمومی؟
آقا کسیه که از 15 سالگی توی قنوتهاش اللهم اجعلنی مجدد دینک و محیی شریعتک میخونده
کسی که توی قطار زمان طاغوت بخاطر توقف نکردن و نماز خوندن، خودشو از پنجره قطار درحال حرکت بیرون پرت میکرده..
بله.آقا خیلی کارا کردن و چقدر امید دارن که شماها هم...بعد شماها اینقدر خسته و ناامید و قهر...من واقعا ناراحت شدم ازین پست..به دوست محترمتون بگید اینارو

خیلی جالب نوشته بودی... احسنت
پاسخ:
خوندین یعنی واقعا!؟

یا اینکه

صرفا یه اعلام حضور بود!؟

۲۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۳۵ شیخ عبدالزهرا وثوقی
سلام
با اوج ادب و احترامی که دارم واستون

1) پستی بسیار بد و نا بجا گذاشتید
2) رفیقتون کلا از ماجرا پرته ... مارو بهش  معرفی کنید !
3) سراسر کذب و سیاه نمایی بود مطالب ...

من یک طلبه ام   صد ها نفر هم مثل خودم میشناسم ... پایه ششم را که گرفتم اتفاقا بسیار بسیار شور و اشتیاقم بیشتر شده و کارهای بزرگتر از هدفهای قدیمیم انجام میدم ... بحمدلله /

یا علی مدد
پاسخ:
سلام علیکم...

ولی آیا این جو غالبی حوزهست!؟

چند درصد طلبه های مثل شمان جاج آقا!؟

الان ماه مبارکه

شما رفتین تبلیغ و خوشا به سعادتتون

اما چند درصد طلاب رفتند اینطرف و اونطرف تبلیغ!؟
پس کجا بودن این طلبه ها!؟
این به معنی فشل بار آوردن طلبه نیست در این سیستم!؟
رسالت طلبگی شون چی شده این طلبه ها!؟

(مطلب برای گفتن زیاد است؛ ان شاء الله در سنگرتون خدمت میرسم!)

۲۴ تیر ۹۴ ، ۰۵:۵۶ هیئت مجازی کتاب
سلام

دعوتید به
          

http://heyateketab.blog.ir/post/245
پاسخ:

سلام علیکم

۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۴ عباس زاده
مگه میشه ؟
مگه داریم ؟



سلام علیکم مومن
اتفاقا به نظرم شادابی خاصی توی طلبه ها هست
البته در خلوت هاشون نه در جای عمومی
عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب

پاسخ:
سلام علیکم

مگه چی میشه!؟

مگه چی داریم!؟

۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۴:۴۰ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
متن رو که خوندم خواستم بگم
وقتی پایه یکن خب شورشون بیشتر و دید و عقل و درکشون هم در حد پایه یک
وقتی بزرگتر میشن بالاتر میشن
مطئنن درکشون از این دنیا بیشتر میشه و اون بقولی لوس بازییایی که ترم 6یه دانشجو داره رو ندارن و مطمئنن عاقلانه تر رفتار میکنن
اما این هم هست شور و نشاط با اون چیزی که مد نظر من فرق داره و یه آدم 60ساله هم میتونه نشاظ داشته باشه
ولی کامنتهای منور رو که خوندم جواب خودمو گرفتم
و باهاشون موافق ترم!

پاسخ:
یعنی می خواین بگین

یک طلبه ی پایه یکی هدف ها و آرمان ها و آرزوهاش در حد عقل و شعورشه!؟

و عقل و شعور پایین...

و یه کم که سنش رفت بالا، و عقل و شعور و درکش بیشتر شد

دیگه اون هدف ها و آرمان های قبل خودش رو نداره!؟؟

استغفر الله...

سلام، با تشکر از شما

 

"طلبه باید دانش جو باشد"

 

با آدرس:http://www.nobateshoma.ir/?p=32425

 

در سایت جامع وبلاگ نویسان استان سمنان انتشار یافت.

 

هدیه سایت نوبت شما: پیامبراکرم (ص): " همانا خداوند کار های بزرگ و مرتفع را دوست دارد و کارهای پست و  بی مقدار را نمی پسندد".

 

 

 یا علی

۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۱:۱۲ هیئت مجازی کتاب
سلام

دعوتید به و آنکه دیرتر آمد...

http://heyateketab.blog.ir/post/230
۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۹:۰۱ شیخ عبدالزهرا وثوقی
سلام علیکم 
بله . اتفاقا جو بسیار خوب و فعالی هم در زمینه تبلیغ بین طلبه ها وجود دارد.
خیلی هم با شور و اشتیاق زیاد طلبه ها دنبال تبلیغ هستند و اتفاقا فضای غالب هم همین روحیه هست اما هرکسی.در حیطه ی استعداد های خودش کار میکنه  یکی تبلیغ رو در رو یکی در مساجد شهر یکی در جلسات مذهبی  یکی مینویسه یکی دو زمینه ی قران کار تخصصی با شاگرداش میکنه.
ببخشید اما خیلی کار ناپسند و دور از موازین است شماکه طلبه نباشید حتی از قول دوستی طلبه اینجا قلم نقد و بررسی دست بگیرید.  میشید  یکی از کوچه پس کوچه های کوچولوی دکتر علی شریعتی که هزار و یک چیز نمیدانست و نمیفهمید و اصلا درک نمیکرد , چون در محدوده ی تخصصش نبود , ولی خوب بی رحمانه و جاهلانه مینشست و گاها اراجیفی به هم می بافت ... البته گاهی هم حرفهای بسیار قشنگی داشت ولی در زمینه هایی که نه علم داشت و نه حرفه اظهارات مزحکی و بی ادبانه کرد...

شما در گود فضای حوزه نیستید . شنیده ای را نوشتید ... این خوب نیست . بنظرم اقرب به تقوا این باشد بحث از این مسایل را بعهده طلاب حرفه ای در این محدوده بگذارید و مسایلتون رو  پیش اونها مطرح کنید اگر میخواید موضوعی را پیگیری هم کنید در صفحه ی یکی از این طلاب بطور پرسش و پاسخ فعالیت کنید .
در پناه خدا .
پاسخ:
سلام علیکم...

این جو خوب و فعال چرا به چشم نمیاد پس!؟

میخوان ریا نشه لابد! :)

نظرات حضرت آقا رو در رابطه با شریعتی بخونین! اصلا حرف و نگاه شون مثل شما نیست! دیدتون خیلی بی رحمانه است...

۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۵۳ تا اینجا خواندم...
سلام

عیدتون مبارک

فردا "فارسی یاد " به روز خواهد شد.

یاعلی
سلام
ینی واقعا شما فک کردین فقط حوزه اینجوری هست؟!
والا چیزی من ک دارم میبینم همه صنوف اینطوری هست.دانشجو و طلبه هم نداره. ی آمار بگیرید بین بچه های پزشکی؛ چنتاشون سرزندگی روز اول مهر اولین سال تحصیلیشون رو دارن؟
همین خود من حالم از خودم بهم میخوره با وضعیت زندگیم. 
من وشمایی که از اول بهمون گفتن آینده تین کشو به دست شماهاس باید زیربنای این کشور رو درست کنیم. سیستم آموزش و پرورش ما هیچ است. نبودش بهتر از بودنشه. همه این رفتارخایی ک ما تو این سن پیش گرفتیم رو از اول دبستان یادمون دادن.
پاسخ:
سلام

نمیدونم! شایدم همه جا یه آَشه و یه کاسه!

ولی باید تغییر کنه...

چرا حالتون بهم می خوره!؟
 امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه :
فَلیَرَکُمُ اللّهُ من النِّعَمِ وَجِلینَ کَما یَراکُم عِندَ المِحَنَ راجینَ؛
پس باید خداوند شما را از نعمت ها بیمناک ببیند، همان گونه که در محنت ها، امیدوارتان مى بیند.
نهج البلاغة، حکمت ۲۴۴

سلام
عید بندگی های خالصانه تون تهنیت

دعامون کنین
اللهم صل علی محمدو ال محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین
بی هدفی
هر چ پیش آید خوش آید و صرفا مشغول کتاب بودن بدون هیچ سرگرمی و نشاطی
پاسخ:

دقیقاً...

۲۶ تیر ۹۴ ، ۲۰:۵۴ http://naghleghol.ir/

باسلام مطلب شما در سایت نقل قول انتشار یافت

 برای نشر سریعتر مطالب خود بما پیوندید.و مطالب خود را از طریق ورود به سایت و انتخاب گزینه ارسال مطالب برای ما ارسال کنید

باتشکرمدیریت نقل قول

 

۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۱:۰۴ یک سبد سیب

خب چرا هیچکس هیچ کاری نمیکنه! 


۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۹ رسول حق منش
در جایی اشاره نکرده اید طلبه کدوم مدرسه اید.

پاسخ:

بخاطر اینکه طلبگی کار هر کس نیست!

۲۸ تیر ۹۴ ، ۰۷:۲۶ پلڪــــ شیشـہ اے
چیزی که الان دانشجوها هم درگیرش هستند.
شبیه بادبادکی که بستش باز شده و هی پایین تر میاد 
پاسخ:

ولی من عکس شما فکر میکنم!
روز به روز بالاتر میرن...

سلام عیدتون مبارک
پاسخ:
سلام علیکم
عید شما نیز...
۲۸ تیر ۹۴ ، ۲۲:۵۳ تا اینجا خواندم...
سلام
... ..................آژیر .........

"تا اینجا خواندم"

 را به صدا درآورد.

http://baketab.blog.ir/post/63
/سلام/با نظرات جناب منوالفکر موافقم/آرزوی خیر/یاعلی/
پاسخ:
سلام و عرض ادب
خوش آمدید

ینی با پاسخ هایی که داده شد، مخالفین!؟
بیشتر توضیح میفرمودین!

ممنون
یاعلی
۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۸ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
استغفرالله نمیخواس که!
:)
اصن بد گفتم
بذارید جمله بندی کنم
البته قبلش باید با منور صحبت داشته باشم
:)

نه جدی بگم  منظورم به شعور و هدفشون نبود که!
منظورم به جوونی و نوع جنب و جوش و نوع تفریحات بود
تفریح یه 20 ساله با یه 30 ساله که یکی نیس
منظورم به این بود
تازه من که طرفداری طلبه ها رو کردم که شعورشون بیشتر و درک و فهم و بیشتری دارن
پاسخ:
این چه درک و شعوریه که آدم رو از آرمان هاش دور میکنه!؟؟

ببینین؛ نمیگم خواب و رؤیا ها

میگم آرمان...
ایجاد تمدن...

۰۷ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۳ منور الفکر
عجب بحث گرمی...

خب من همچنان بنظرم شما آواز دهلی را از دور دارید ستایش و تمجید میفرمایید..
پلک گرامی تشبیه زیبایی داشتن..بادکنک...
و
من با قبول بخشی از دغدغه شما برای آرامش بیشترتان عرض میکنم که حقیقتا از این خبرها نیست در هیچ جا...یعنی همه ما ها-طلبه و دانشجو..حوزه و دانشگاه-
لنگ میزنیم و هممون نیاز به تکان وتقلای جدی داریم
اما همچنان با هرنگرشی که بخواد ذره ای شان روحانیت و حوزه را تعمدا خدشه دار بکنه یا موج ناامیدی بفرسته مخالفم و محکومش میکنم
-الان شما شاملش نیستیدها، کلی عرض کردم-
و الحمدالله که هم ما و هم شما، هرگز در جایی که بودیم راضی نشده ایم و هرگز پی سکون و سکنا نبوده ایم...
همین دغدغه نوشت ها که هرچه بی پرواتر-به شرط انصاف- روا تر، یعنی زنده ایم و در پی آرمان و ایده آلیم
این بخشی از خواست موکد حضرت آقاست از هردو قشر طلبه و دانشجو
--
دانشجو وطلبه هردو در این مرز اند.هردو یک ملیت اند.هردو یک مذهب اند و هردو حس و باورهای مشترکی دارند+تمایلات مشترکی
ماها بیش از آنچه که غول بی ریشه رسانه و تلقینات دشمن بتواند مخدوشش کند،باهمیم...در یک سنگر و در پی یک هدف...وظیفه شرعی داریم در این جنگ بی مهابا دست یکدیگرو بگیریم و امتیازات و تجربیات احسن خودمون رو به هم پیشکش کنیم...
نیازی به این همه حسرت نیست
نه دانشگاه کفرستان است
نه حوزه مدینه فاضله
همه دانش جوی مکتب حق ایم
فارغ از شعارزدگی ها میشود خلا ها رو پرکرد..اگر کمی بهم نزدیک شویم فقط
و عجبا که هیچ مانع واقعی ای جز همت و اراده کاهل خودماها نیست!!!

پاسخ:
درست می فرمایید
هیچ جایی اینطور نیست!

ولی ....

(این سه نقطه ها همون مواردی هستند که ممکنه باعث تغییر دیدگاه ایجاد کنه واسه بزرگوارانی که خارج از دایره هستند...)

۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۲ مردی بنام شقایق ...
سلام


دانشجو هم باید طلبه باشد

متاسفانه این جو تو دانشگاه هم داره ایجاد میشه
حالا از ما که گذشته و نوع فعالیتهامون فرق حکرده ولی وقتی دوره خودمون رو با الانیا مقایسه میکنیم میبینیم اینا هم خیلی آب رفتن!

واسه همین امثال حضرت آقا داشتن درباره جذب دانشجوها تو تشکل ها صحبت میکردن...
پاسخ:
سلام

خوش آمدید جناب مهندس

إن شاء الله در دو قشر؛ برسن به اون نقطه ی آرمانی
از شما گذشته!؟
فعالیتون فرق کرده! ماهیتتون که تغییر نکرده! کرده!؟

همچنان سرباز ولایت!

یک سرباز هم همیشه گوش به فرمانه؛ سر هر پستی که باشه! بلاخره سرباز است...

۱۱ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۸ سید ابوالفضل
از زبان یک طلبه میگم:
درس های حوزه هرچی بالاتر بره اونقد سخت میشه که دود از مخه ادم بلند میشه. اتفاقا طلبه ها نشاط ها و شوخ طبعی های خودشونم دارن ،منتها شان طلبگی ابراز برخی هیجانات رو به ادم نمیده فضای حوزه اونقد روحانی و لطیفه که ادم دوست داره اروم قدم برداره تامبادا حتی صدای قدم هاشم زیبایی فضا رو بشکنه.
نباید دانشجو با طلبه و جو هاشون قیاس بشن چونکه مع الفارق هستند.
توجه امام خامنه ای هم به دانشجو ها و جلساتشون با ایشان و ارایه نظراتشون دلیل های زیادی داره که مجال نیست
ولی اگه یه نمونه بخوام بگم، توی حوزه ها الی ماشاء الله فقیه و مجتهد و مرجع تقلید که وجود داره بنده خدا حضرت اقا اگه به خواهند جلسات روتین داشته باشن با طلبه ها و به اونها نقشه راه بدهند با رای و نظر این اقایون چه کنن پس جانب احتیاط رو نگه میدارند که خداروشکر خیلی از نکات مد نظر ایشون هم تاکنون عملی شده.
پاسخ:

سلام علیکم؛ خوش آمدید...

درست اشاره کرده بودین! مخصوصا مورد آخر را که واقعا این مورد یکی از نمونه های مدیریت منحصر به فرد حضرت آقاست...

و اگه نقدی شده یا اینکه نسبت به فضای موجود گلایه شده، بیشتر از باب رسیدن به افضل هستش.

جالب بود 
پاسخ:
ممنون
خوش آمدید...

سلام
من دانشجویی هستم که از حوزه رفتن باز ماندم
اکثریت قریب به اتفاق رفقام طلبه اند

حرفاتون فکریم کرد
ولی
فعلا نظر اولیه م اینه که این مشکلیه که گریبانگیر همه جاست
دانشگاه هم اینجوریه

ولی تو همین جوهای غالب هم افراد خاص هستند
_________________
شاید بهم بخندید...ولی علتش "پخش کارتون باب اسفنجیه" و هر چه که باشد زین قبیل!
_______________
البته دلایل فرعی ای هم شاید باشه که شما رو به این نتیجه گیری رسونده (یعنی شاید باهاتون موافق باشم اما نه خیلی عمیق که در سطح)
________________
کلا فکری شدم دیگه...
بازم میام ان شا الله

حوزه ها از لحاظ خط و مشی سیاسی متفاوتند؟!
پاسخ:
خوش آمدید...

از چه لحاظ...!؟
خط سیاسی دولت!؟
خط سیاسی نظام!؟
فرق مذهبی!؟

ممنونم،ولی پیش از این هم زیاد به وبلاگتون اومدم..

بله خط سیاسی نظام منظورمه
چند تا سوال دیگه هم داشتم..!

طلبه ای داریم که پیرو خط رهبری نباشه؟اصلا کسی که ولایت رو قبول نداشته باشه ممکنه بره دنبال طلبگی؟


و دیگه این که  متوجه منظورتون از فرق مذهبی نشدم..

از دید من طلبه ها همیشه یک دست و با افکار و منش مشابه بودن 

+عکسی که که گذاشتید خیلی عالیه،معماری فوق العاده ی اسلامی..!
پاسخ:
نظر لطف تون بوده و منت گذارده اید...

تا آنجا که حقیر دیده و اطلاع دارم، بله؛ از لحاظ سیاسی خیلی با هم تفاوت دارند!

عده ای کلا ادعای جدایی دین و سیاست دارند و لبه ی عبا و قباهاشون رو میکشن بالا که نکنه خدایی نکرده آلوده به سیاست بشه!
همون متحجرین کثیف که امام امت فرمودند از هیچ کس به اندازه ی این گروه ضربه نخوردم و زجر نکشیدم!

و اما در خود سیاست هم از حوزه ها در فرقه ها و حزب های مختلف، فعال دارد...
شما نیم نگاهی به فرقه ها و حزب های موجود در عالم سیاست بندازید، در اکثر قریب به اتفاق اون ها حتما یک روحانی در رأس کار وجود دارد...

اما اکثر طلاب و روحانیون ازلحاظ سیاسی در یک جبهه قرار دارند؛ منتهی شدت و ضعف دارند! که دیگه اگه بخوام بیش از توضیح بدم، خودش میشه یک مقاله در رابطه با جریان سیاسی طلاب و حوزه های علمیه! و فردا روزی ....

این مربوط به سوال قبل تون.

اما این سوالاتتون
بله داریم طلابی که در خط رهبری نباشند...
و نه تنها ولایت که نظام اسلامی را هم قبول نداشته و منکر هستند!
برای اطلاعات و شناخت بیشتر می تونین سرچ کنین و مستند های "عمامه های انگلیسی" رو ببینید.
منظورم از فرق مذهبی و دینی هم افراط و تفریط بود که با دیدن همون مستند های عمامه های انگلیسی متوجه خواهید شد.
که البته اگر دیده باشید که مطمئنا متوجهید دیگر.

اینکه از دید شما طلبه ها همیشه یک دست بوده اند و با افکار و منش مشابه، به خاطر فضا و جوی بوده که درش حضور داشتید مسلما و در فضاهایی که طلاب و روحانیونی که از این دست خارج هستند حضور نداشته اند و الا متوجه می شدید...
البته این طیف بیشتر در فضاهای مخالف تفکرشون به صورت خزنده حرکت می کنند!

+ عکس هم بله؛ ولی دیگه کم پیدا میشه متاسفانه از این بناهای اسلامی که صرفا حضور در این ساختمان ها و بناها حس معنوی به انسان منتقل میکنه...


برای راحتی که نیازی به سرچ هم نداشته باشید؛ این هم آدرس مستندها:
قسمت اول: http://www.fetan.ir/home/357
قسمت دوم: http://www.fetan.ir/home/361
قسمت سوم: http://www.fetan.ir/home/1151
قسمت چهار: http://www.fetan.ir/home/1570

خیلی متشکرم از پاسخ تون

و این که انقدر وقت گذاشتید..

صحبت هاتون دیدگاه جدیدی برام ایجاد کرد..

اجازه می خوام که اگه سوالی داشتم بازم وقتتونو بگیرم..

از بابت آدرس مستندها هم بسیار متشکرم


پاسخ:
خواهش میکنم...

الحمدلله...

بفرمایید...

سلام

ای خدا آرزوهام خیـــــــلی بزرگه...

خیــــــــلی

بشدت به حوزه علاقه دارم

ولی از همین میترسم...

میترسم افراطی بشم...

میترسم هدفام آب بره...

نمیدونم...

یاخدا



بسیار جالب بود:)

پاسخ:
سلام علیکم بزرگوار

خوش آمدید

ترس!؟

افراط و تفریط در همه جا هست
در حوزه
در دانشگاه
در کاسبی
در بقالی
در بی سوادی
و...

هدفتان را تغذیه کنید تا آب نرود
ترس هم، هم خوب است و هم بد
شما خوبش را بگیرید و برای بدش توکل کنید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">