سیاسی یا اعتقادی، مسأله این است!
همگی می دانیم که عقاید اسلامی دو بخش مشترک و مختص تشکیل شده است. موارد مشترک مثل توحید، معاد، نبوت و موارد مختصی مثل مسأله ی امامت و ولایت، یا مسأله ی عدالت جمیع صحابه است.
و می دانیم که مقصود از وحدت اسلامی دست برداشتن یا عقب نشینی از عقاید خاصه نیست، بلکه تأکید بر مسائل مشترکه است.
و لذاست که در اصل رسیدن به وحدت، شبهه ای نیست! زیرا ضرورتش برای هر عقل سلیم قابل درک است!
ولی بحث در اعتقادی یا سیاسی بودن آن است.
به همین جهت برخی بر این باورند که تأکید بر وحدت از سوی بزرگان نظام بخاطر مسائل سیاسی و حکومت داری است؛ و روایاتی هم که در باب وحدت بدست ما رسیده را حمل بر تقیه می کنند و نتیجه می گیرند که وحدت، سیاسی و تاکتیکی است نه اصلی اعتقادی از مبانی دینی!
در حالیکه می توان وحدت اعتقادی در موارد مشترک را با رجوع به آیات و روایات و کلام بزرگان دینی به خوبی استنباط کرد.
و همچنین وقتی مسلمانان در اعتقاداتی مثل توحید و معاد و نبوت اشتراک دارند، نمی توان وحدت در این عقاید را تاکتیکی دانست...
زیرا اصطلاح وحدت تاکتیکی در مواجهه با برخی از فرقه ها معنا پیدا می کند. مثلا وقتی ترس از جان و مال و ناموس در میان باشد و با فرقه ای تکفیری مثل داعش یا وهابیت روبرو باشیم! که در اینجا وحدت تاکتیکی معنا پیدا می کند، که فی الواقع هیچ وحدتی در میان نیست! ولی در جایی که دو مذهب همدیگر را مسلمان و موحد می دانند، وحدت تاکتیکی معنا ندارد، زیرا خداوند و قیامت و نبوت و قبله ی هر دو طرف یکی است.
پس نتیجه این می شود که وحدت سیاسی یا تاکتیکی، در تقیه ی خوفی است نه تقیه ی مداراتی!
همانطور که مرحوم حضرت امام ره و شیخ مفید ره گفته اند که تقیه منحصر به موارد خوف و ترس نیست؛ بلکه تقیه گاهی به جهت اصلاح است که شامیل تقیه ی مدراتی می گردد.
در بسیاری از روایات صحیح السند رسیده از ائمه ی اطهار علیهم السلام نیز بسیار امر به وحدت شده، حتی در جاهایی که هیچ خوف و ضرری هم در میان نیست.
مثل روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده است؛ که حضرت می فرمایند:
"برای ما مایه ی زینت باشید و نه مایه ی عیب و ننگ ... در میان عشایر آنها نماز بخوانید و از بیمارانشان عیادت کنید و بر جنازه ی آنها حاضر شود ... که نزد خداوند بهترین عبادت است."
که دلالت این روایت بر تقیه ی مداراتی واضح است. زیرا در این موارد ترس ضرر به جان و مال و ناموس وجود ندارد.
آیت الله خویی ره نیز در مورد این روایت می فرمایند: "حکمت تشریع شرکت در نماز جماعت و... مبتنی بر ترس از ضرر نیست. بلکه برای رعایت مصلحت نوعیه و اتحاد کلام مسلمین و برای مؤدب شدن به اخلاق نیکو بوده تا با این رفتار، شیعه با اوصاف زیبا و دور از تعصب و عناد و لجاجت شناخته شود، تا گفته شود خدا رحمت کند جعفر را که اصحاب خوبی تربیت کرده."
پس نتیجه این می شود که شیعه و اهل سنت در بسیاری از عقاید همچون توحید و معاد و نبوت، وحدت دارند و وحدت در این موارد، ربطی به مباحث سیاسی ندارد.
و نمی توان به صرف اختلاف تفسیر در اصول اساسی اعتقادی، بر اختلاف و عدم وحدت حکم کرد! زیرا وحدت بر اساس خودِ اصول اعتقادی است نه تفسیر آنها و اگر ملاک وحدت تفسیر هر مذهب از اصول اعتقادی بود، در خود مذاهب نیز بین علما آن مذهب اختلاف در تفسیر وجود دارد.
رهبر معظم انقلاب نیز وحدت را یک اصل اسلامی می شمرند و می فرمایند:
"امروز وحدت برای شما هم تاکتیک است و استراتژی و هم یک اصل اسلامی و همیشه برای شما لازم است. امروز اگر بخواهید به قضایا خیلی سیاسی نگاه کنید، وحدت برای شما لازم است. البته نباید به وحدت به چشم تاکتیک نگاه کرد؛ وحدت یک اصل اسلامی است؛ و اعتصموا بحبل الله جمیعا"
پ.ن: اولا آغاز هفته ی وحدت و میلاد نبی مکرم ص و امام جعفر صادق ع را تبریک عرض میکنم؛ و دوما از تمام دوستانی که در این مدت غیبت صغری از ما سراغ گرفتند و سر زدند تشکر میکنم! لااقل یک نفر از ما یه سراغی میگرفت محض رضای خدا...
حالا لیاقت شهادت نداریم؛ یه موقع مرده بودیم، می اومدید این لونه کوچولوی ما رو بین وراث تقسیم میکردید!
عجبـــــــــــــا...