به مثل صدف (2)
** عنوان فرعی: هویت زن
* به عنوان مقدمه بخوانید: به مثل صدف (1) => حجاب، رمز موفقیت
کمی جلوتر دو دختر جوان با وضعی خاص و لباس های آنچنانی در حرکت بودند که زن میانسال محجبه ای از مقابل به آنها رسید. و خیلی مختصر و با مهربانی و ادب، بدحجابی آنها را گوشزد کرد و آنها را دعوت به پوشش مناسب نمود و رفت.
به او چیزی نگفتند، ولی بعد از اینکه چند قدمی از او دور شدند یکی از آنها رو به دگیری کرد و گفت:
- آخه شرایط الآن با گذشته فرق کرده و روز به روز هم در حال تغییر است.
+ دیگر نمی توان در مسائل اجتماعی و فرهنگی تفاوتی میان و زن و مرد قائل شد.
- مگر ما زنان چه گناهی مرتکب شدیم که از حضور آزادانه در جامعه محروم باشیم؟
+ چرا می خواهند با حجاب، آزادی را از ما بگیرند؟
- چرا مانع پیشرفت اجتماعی ما می شوند؟
+ اصلاً اگر بی ججاب باشیم چه مشکلی پیش می آید؟
با خودم گفتم: شاید اگر این دو دختر جوان و امثال آنها، شخصیّیت و هویت زن را می دانستند، نگرش بهتری نسبت به حجاب می داشتند. چون موضع گیری در ارتباط با مسائل زنان، و از جمله مسئله حجاب ریشه در نوع نگرش ما به هویت زن و چگونگی تعریف آن دارد.
به نظر شما هویت حقیقی زن چیست؟
در طول تاریخ و در میان اقوام و تمدن های مختلف، جایگاه زن و نحوه ی برخورد با او در اجتماع، مورد بحث بوده است.(مطالعه بیشتر)
ولی در اسلام، زن در جایگاه و اهمیّت ویژه ای برخوردار است و معتقد است زن در اصل حقیقت و خلقت خود، کوچک ترین تفاوتی با مرد نداشته و کم ترین نقص و ضعفی نسبت به او ندارد. و همانند مرد استعداد به دست آوردن مقامات معنوی و درجات علمی را داراست.
اما در مقایسه میان زن و مرد از جهت خلقت طبیعی و مادی، تفاوت هایی وجود دارد؛ از جمله، مردها بدنی قوی تر و احساسات ضعیف تری دارند و برعکس زنان بدنهایی لطیف تر و در مسائل مختلف با احساس ترند.
که این به معنای کمال و نقص نیست، بلکه به معنای تنوع در خلقت است.
و بخاطر همین دو امر ( 1. توان و قابلیت پرورش نسل؛؛ 2. احساسات و عواطفی لطیف ) است که سبب شده تا تکالیف و حقوق آنها در برخی موارد با هم متفاوت باشند.
پس می توان گفت: زن؛ انسانی است که در انتخاب ها و تصمیم ها می تواند فکر کرده و عقلانی عمل کند و نسبت به مرد تاثیرپذیری بیشتر از عواطف دارد.
که این تعریف، با نگاه شرائط غالب و اکثریت بدست آمده و وجود نمونه های استثناء، اشکالی بر آن وارد نمی کند.
حال به طور خلاصه می توان گفت:
"زن، بر اساس حکم فطرت، عقل، تجربه و دین، در مقایسه با مرد، دارای احساسات و عواطفی قوی بوده و هنگام تصمیم گیری ها، در عین عقلانی عمل کردن، تأثیر پذیری بیشتری از احساسات و عواطف خود دارد."
حال با این نگاه به هویت خاص زن، می توان تحلیل مناسبی از حقوق و تکالیف او داشت. حقوق و تکالیفی که در قالب یک مجموعه منسجم و به هم پیوسته، می توان ضامن تعالی حقیقی زن باشد.
حجاب نیز به عنوان یکی از حقوق و تکالیف زن، با توجه به هویت او، مسئله ای مهم و سرنوشت ساز است.
پ.ن: در مطلب بعدی در رابطه با "چگونگی ارتباط حجاب با هویت زن و تأثیر آن در موفقیت او" خواهد بود...
* مطالب مرتبط: